صفحه شخصی گروه رسانه‌ای دیرین   
 
نام و نام خانوادگی: گروه رسانه‌ای دیرین
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
شغل:  آگاهی‌رسانی تخصصی به متخصصانِ جامعه‌ی مهندسی
تاریخ عضویت:  1390/09/05
 روزنوشت ها    
 

 تلاش برای شکستن تابوی پرسش‌ناپذیریِ پزشکی بخش عمومی

7



امروز، بیستم مرداد، زادروز بهمن کیارستمی، فرزند دوم آقای عباس کیارستمی است. فقدان والدین را تجربه کرده‌ام و خوب می‌دانم پس از این رخداد، آدمی تازه و بهتر درمی‌یابد سالروز تولدش فقط برای تبریک‌بازی‌های رایج نیست؛ بلکه مهم‌ترین نقطه‌ی پیوند با والدین و یاد آن‌هاست؛ و وقتی مریدان و دوستداران بسیار، هریک از منظری پدرت و هنرش و خاطرات او را متعلق به خویش بدانند یا ادعای نزدیکی و صمیمیت با او به رقابتی بدل شود، در نخستین زادروز پس از نبود او در زندگی‌ات، تنهایی خود و خلأ او را بیش‌تر حس می‌کنی. اما منهای این ماجرا و در همین یک‌ماه و اندی که از جهان بدون حیات آقای کیارستمی می‌گذرد، بهمن مسیر غریب و سنگلاخ دیگری را هم پیموده که بی‌شک دشوارتر از این مناسبت شخصی بر او سپری شده:

بر سر پرونده پزشکی پدر و شبهه و شائبه‌های انکارناپذیر در روند درمان او، ایستاده و پی‌ گرفته و به جلسات کمیسیون رفته و بارها و بارها با نگارش متن‌ها و نامه‌هایی و نشر آن در روزنامه‌ها و رسانه‌ها، پاسخ برخی سخنان شفاهی یا نوشته‌های وزیر و مدیر و پزشک و بقیه را داده است. شاید پیرو آن حس ناباوری ناگزیر که پس از فقدان عزیزی داریم و به بسیاری از این اعتراض‌ها می‌انجامد، تصور کنیم بهمن هم قصد داشته این میل درونی را اقناع کند؛ یا حتا در برداشتی سخیف‌تر به سیاق «اولین چیزی که به ذهن می‌رسد»، چنین بپنداریم که قصد احقاق حق و حقوقی را داشته و دارد. درحالی‌که کار او به گمان من همپای توانایی و هوشمندی‌اش در مستندسازی و فیلم‌سازی، در فرهنگ و زیست این جامعه، ماندگار خواهد شد:

او دارد می‌کوشد یک تابوی تاریخی ـ اجتماعی را بشکند که چون قانونی نانوشته، همواره در این سرزمین جریان داشته است: تابوی پرسش‌ناپذیری تشخیص و عملکرد پزشکان. عجیب است که از دوران طب قدیم تا دهه‌هایی که پزشکی‌خواندن در هر جا و هر مقیاس، نوعی تفاخر به همراه داشت، تا این سال‌ها که هر کسی می‌تواند حجم انبوهی اطلاعات درباره‌ی چندوچون عارضه‌ی خود یا خویشاوندانش را با جزییات در فضای وب بیابد، این تابو همیشه به قوت خود باقی بوده است: جامعه‌ی پزشکی چه در رویارویی با بیمار خوش‌روحیه و چه در برابر آن کس که اگر چیزکی از وضع وخیمش بداند پس می‌افتد، همیشه کم‌ترین حرف و توضیح را داشته و دارد. همیشه بی‌حوصله، شتابان و با نگاهی از بالا، از برابر چشمان مبهوت و گوش‌های منتظر بیمار و بستگانش می‌گذرد و توضیح را به وقت یا فردی دیگر موکول می‌کند. حتا امروز و پس از مباحث مطرح‌شده هم می‌بینیم که از پزشکانی در موضع توجیه کار خود تا پزشکانی که اهل سینما و نقد و نگارش سینمایی هستند، همچنان کلیت آنچه مطرح می‌شود، دایر بر همین نگاه است که «این بحث‌ها تخصصی است و فقط جماعت ما از آن سر در می‌آورد».

بهمن چه در روزهای اول و چه بعدتر، «تصمیم» به چنین مقاومتی نگرفته بود. مانند هر اتفاق مهم و منجر به دگرگونی، تقدیر و تاریخ این موقعیت را برای او رقم زد. نقشی برای او نوشته شده بود و او با تمام برداشت‌های سوء و حتا بدنامی‌های احتمالی، این نقش را راست‌قامت، ایفا می‌کند. به این معنای ویژه، تولدش با تمام تلخی‌های فقدان، امسال مبارک‌تر باد.



برگرفته از : صفحه‌ی پایانی روزنامه‌ی «شرق»، چهارشنبه، ۲۰ مرداد ۱۳۹۵

چهارشنبه 20 مرداد 1395 ساعت 15:27  
 نظرات    
 
گروه رسانه‌ای دیرین 15:28 پنجشنبه 21 مرداد 1395
1
 گروه رسانه‌ای دیرین

در همین زمینه :

شکستن تابوی پرسش‌ناپذیریِ پزشکی