صفحه شخصی گروه رسانه‌ای دیرین   
 
نام و نام خانوادگی: گروه رسانه‌ای دیرین
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
شغل:  آگاهی‌رسانی تخصصی به متخصصانِ جامعه‌ی مهندسی
تاریخ عضویت:  1390/09/05
 روزنوشت ها    
 

 گفت‌وگوهای رسانه‌ای، از «نقد» فروشنده تا مناظره‌ی ترامپ و کلینتون بخش عمومی

10



حراج فروشنده!
مهرداد حجتی

«گفته فرهادی یک دگمه داشته، می‌خواسته برای آن دگمه کُت بدوزد! فیلمش نه قصه دارد، نه شخصیت! فیلم‌نامه‌اش هم که فیلم‌نامه نیست! کارگردانی‌اش هم آن‌قدر بد است که اگر کسی غیر از فرهادی بود همه او را هو می‌کردند!» اینها را گارسون داشت به چپی می‌گفت. چپی پرسید: «گفتی این حرف‌های کی بود؟» گارسون قدری با ملاحظه گفت: «فراستی». چپی پرسید: «کجا؟» گارسون همان‌طور با ملاحظه گفت: «تو برنامه هفت». چپی باز هم پرسید: «خودت شنیدی؟» گارسون گفت: «می‌توانید خودتون ببینید همه‌جا نوشته‌اند. مگر برنامه را نگاه نمی‌کنید؟» چپی می‌گوید: «نه، خیلی وقت است نگاه نمی‌کنم». گارسون با همان آرامی ادامه می‌دهد: «عجیب‌ترش این بود که گزارشی از جشنواره کن درست کرده بودند که در آن می‌خواست القا کند آن جشنواره مال دگرباش‌هاست! راستی چرا؟» چپی با قدری تأمل گفت: «این همان گزارشی نبود که قبلا به خاطر حضور فرهادی در کن پخش کرده بودند؟» گارسون بی‌درنگ گفت: «چرا خودش است. همان گزارش بود». گارسون لحظه‌ای مکث می‌کند و لختی بعد با ملاحظه بیشتری می‌گوید: «از پخش دوباره این گزارش آن هم موقع پنبه‌زنی فیلم «فروشنده»، خدای‌نکرده منظورشان به خود فرهادی که نبوده؟ بوده؟» چپی که از دقت گارسون متعجب شده با صدای آرام می‌گوید: «نبوده لابد». گارسون که از صحبت با چپی به ذوق آمده اجازه می‌گیرد کنارش بنشیند. پس از نشستن می‌گوید: «اما چرا این‌قدر با فروشنده بدند؟» چپی می‌پرسد: «کیا؟» گارسون سرش را نزدیک می‌برد و می‌گوید: «معلوم است افخمی و فراستی». چپی می‌گوید: «بهتر است بگوییم با چه فیلمی بد نیستند؟» گارسون بلافاصله می‌گوید: «واقعا. اصلا شده از فیلمی خوششان بیاید؟» چپی می‌گوید: «بله، شده». گارسون می‌پرسد: «از چی؟» چپی می‌گوید: «اخراجی‌ها!» گارسون متعجب می‌پرسد: «واقعا؟!» چپی خونسرد و آرام می‌گوید: «واقعا». گارسون در صندلی‌اش وا می‌رود و به جای خالی «راستی» نگاه می‌کند که هنوز خالی است. پس از لحظه‌ای سکوت می‌پرسد: «یعنی کارگردانی «ده‌نمکی» بهتر از «فرهادی» است؟» چپی آرام و با طمأنینه جواب می‌دهد: «لابد». گارسون ادامه می‌دهد: «فیلم‌نامه‌نویسی‌اش هم بهتر است؟» چپی همان‌طور آرام می‌گوید: «لابد». گارسون می‌پرسد: «اگر به قول فراستی، فرهادی نه کارگردانی بلد است و نه فیلم‌نامه‌نویسی پس چطور در جشنواره‌های معتبر به او آن همه جایزه داده‌اند؟! به‌خصوص جایزه فیلم‌نامه‌نویسی؟» چپی با تلخند می‌گوید: «لابد هنوز سوادشان به پای فراستی نرسیده!» در همین اثنا «راستی» سر می‌رسد. هنوز ننشسته می‌گوید: «عجب کاری است؟! دوباره آن گزارش را پخش کردند! خُب برادرِ من اگر «کن» مال دگرباش‌هاست، خودت آنجا چه می‌کردی؟ رفتی آنجا چه کار؟» چپی می‌پرسد: «کی؟» راستی می‌گوید: «همین افخمی چند سال پیش با فیلم گاوخونی توی کن!»، چپی با تأنی می‌گوید: «آن موقع هنوز کن دگرباش نشده بوده لابد!»

برگرفته از : صفحه‌ی پایانی روزنامه‌ی «شرق»، چهارشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۵



برگرفته از : صفحه‌ی پایانی روزنامه‌ی «شهروند»، چهارشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۵

چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 11:36  
 نظرات