■ پیشنهاد دوم : با هماهنگی وزارت کشاورزی، از کاشت فرآوردههایی که آببریِ بسیار دارند، جلوگیری شود. روش آبیاری سنتی غرقابی در برنامهای پنجساله با آبیاری قطرهای و موضعی جایگزین شود و صدالبته تغییر در سیاستهای توسعهی کشاورزی در بسیاری از بخشها به دلیل مصرف 90 درصد آب کشور و نداشتن توجیه اقتصادی، ضروری به نظر میرسد.
■ پیشنهاد سوم : شهرداریها موظف شوند از کاشت چمن و درختچهها و گل و گیاهانی که آببریِ بسیار دارند و باعث کمبود منابع زیرزمینی آب شیرین میشود، بپرهیزند. سفارش دیگر به شهرداریها، بهویژه شهرداری تهران این است که در موضوع تراکمفروشی و صدور پروانهی ساخت برج، پیش از هر چیز به تأمین آب و کار گذاشتن سامانهی تصفیهی فاضلاب ساختمانها بیندیشد. دادن بیرویهی مجوز ساختوساز، هرچند منبع درآمدی وسوسهانگیز برای شهرداریهاست، در بلندمدت شهرها را به آستانهی انفجار و فروپاشی خواهد رساند.
■ پیشنهاد چهارم : در کوتاهترین زمان ممکن، بهای آب لولهکشی تهران و شهرهای بزرگ برای کسانی که مصرف بالا و مسرفانه دارند، بهصورت پلکانی به چندین برابر قیمت کنونی افزایش یابد، تا ناگزیر شوند مصرفشان را مدیریت کنند. گفتنیست گران کردنِ سراسریِ آببها بی تمایز قائل شدن میان مصرفکنندگانِ پرمصرف و مصرفکنندگان معمولی، هیچ بهرهوری و سودی در پی نخواهد داشت و فقط ستمی مضاعف به کممصرفهاست.
■ پیشنهاد پنجم : شهرکهای صنعتی و مجتمعهای مسکونی مکلف شوند سامانهی محلی جمعآوری، انتقال و تصفیهی فاضلاب داشته باشند.
■ پیشنهاد ششم : هرچه زودتر سامانهی همگانی جمعآوری، انتقال و تصفیهی فاضلاب شهری در تهران و دیگر شهرها اجرا شود. همچنین، پیشنهاد میکنیم از مدلهای آزمودهشده و نتیجهبخشی مانند شبکهی فاضلاب آلمان الگوبرداری شود، که نزدیک به 60 درصد فاضلاب را به گونهای بسیار بهداشتی به چرخهی مصرف بازمیگرداند.
روش کنونی لولهگذاری، متأسفانه روش درستی نیست. تأکید میکنیم که قرار نیست ساختِ شبکهی فاضلاب بهشکل رفعتکلیف انجام بگیرد. فاضلاب به دلیل اهمیت و ارزشی که هماکنون پیدا کرده است، خود بهعنوان منبعی برای تأمین آب موردنیاز مردم در آیندهی نزدیک به شمار خواهد رفت. بنابراین، طراحی و اجرای سراسر عملی و اصولیِ این شبکه، با مشورت گرفتن از انجمنهای مهندسان آب و فاضلاب ایران و آلمان میتواند در اجرای طرح جمعآوری، انتقال، تصفیه و بازگرداندنِ فاضلابهای خانگی و صنعتی به چرخهی مصرف، کارساز باشد.
■ پیشنهاد هفتم : شهرداریها و مسؤولان دولت بسیار فوری و بیوقتکشی،برای هدررفتِ گستردهی آب در خودروشوییها یا کارواشهای مستقر در سطح شهر و فاضلاب بیمارستانها چارهای بیندیشند. چرا که فاضلاب تولیدیِ این دو کاربری، با مواد آلایندهای که در خود دارد، همهی منابع آبهای زیرزمینی را آلوده میکند. پیشنهاد مشخص این است که هرچه زودتر نصب و کارگذاریِ سامانهی تصفیهی آغازین فاضلاب برای این کاربریها اجباری و الزامی شود و کنترلی دقیق بر درست اجرا شدنِ کار از سوی سازمان حفاظت محیط زیست انجام بگیرد.
■ پیشنهاد هشتم : شیوهی گردآوری آب باران برای مصارف آینده، بهگونهای عملی و کارآمد سازماندهی شود.
■ پیشنهاد نهم : دادنِ آموزشهای لازم در زمینهی بهرهگیریِ بهینه از آب، از هم اکنون در دبستانها، دبیرستانها دانشگاهها، رسانهها، تلویزیون و رادیو آغاز شود.
بحران آب و فاضلاب جدی است. با به فراموشی سپردنِ مسائلی که بروزشان اجتنابناپذیر است، احتمال وقوع بحران نه کم میشود و نه از میان میرود. اگر همین امروز بحران آب و فاضلاب را جدی نگیریم و آن را در مدتی کوتاه حل نکنیم، دور نیست که شاهد مرگ تهران و دیگر شهرهایمان باشیم. این یک تهدید خیالی نیست؛ واقعیتی تلخ است که بی هیچ تعارفی از راه خواهد رسید. چون بی آب، زندگی به مرگ خواهد انجامید.