www.iiiWe.com » احساس جاتنگی ...

 صفحه شخصی گروه رسانه‌ای دیرین   
 
نام و نام خانوادگی: گروه رسانه‌ای دیرین
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
شغل:  آگاهی‌رسانی تخصصی به متخصصانِ جامعه‌ی مهندسی
تاریخ عضویت:  1390/09/05
 روزنوشت ها    
 

 احساس جاتنگی ... بخش عمومی

3





متن کامل یادداشتِ «متین مسلم» که با عنوان «راه بی‌بازگشتِ تهران ـ واشنگتن» انتشار یافته است:

نتیجه‌ی مذاکرات ایران و قدرت‌های جهانی بر سر پرونده‌ی اتمی این کشورکه قرار است تا روز سه‌شنبه، 7 جولای (16 تیر) اعلام شود، از دو حال خارج نیست: یا به نتیجه نمی‌رسد، که می‌توان آن را یک شکستِ تمام‌عیار، نه فقط برای تهران که برای جامعه‌ی بین‌المللی، به‌ویژه ایالات متحده دانست؛ یا توافقی به دست می‌آید و همه نفسی به آسودگی خواهند کشید. در این صورت کاملاً حق دارید این توافق را یک پیروزیِ مشترکِ بزرگ میان ایران و جامعه‌ی جهانی بخوانید. «کالین کال»، مشاور امنیت ملیِ «جو بایدن» با مهم خواندنِ توافق میان ایالات متحده و ایران، ضمن تشبیه مذاکرات منع اشاعه‌ی هسته‌ایِ ایران با مذاکرات میان واشنگتن و مسکو در دهه‌های 1980 و 1990 میلادی می‌گوید: «این نمونه نشان می‌دهد که چه‌گونه توافقات هسته‌ای می‌تواند از دیگر موضوعات جدا باشد. ما تجربه‌ی راه رفتن و آدامس جویدن را در زمانی که به آن «جنگ سرد» می‌گفتیم، داشته‌ایم. اتحاد جماهیر شوروی در مقایسه با ایران، بازیگر بسیار بدتر و تهدید بزرگ‌تری برای ایالات متحده بود.»

به همین دلیل، همان‌قدر که حق دارید این موفقیت را یک پیروزیِ مهم برای دیپلماسی و صلح جهانی بدانید، در «شکست» توصیف کردنِ مذاکرات در صورت عدم‌حصولِ نتیجه، چندان محق نیستید. در دیپلماسی، شکست و بن‌بست بی‌معنا و البته خطرناک است! چرا که جایگزین دیپلماسی، چیزی جز جنگ و خصومت نیست. آیا به دنبال چنین جایگزینی هستیم؟ آن‌گونه که نتانیاهو آرزویش را دارد؟ یا سناتورهای تندروی کنگره، «منندز»، «کاتن»، «مک‌کین»، «کروز» و دیگر حامیان آن‌ها برایش روزشماری کرده و دعا می‌کنند؟ بسیار عجیب‌تر، واکنش حیرت‌آور بسیاری رهبران مسلمانِ عرب خلیج‌فارسِ سرخورده از پیشرفت مذاکرات ژنو و امروز وین است که مانند سناتورهای تندرو برای تداوم خصومت و آغاز جنگ با ایران دعا و لحظه‌شماری می‌کنند. حیرت‌آور به نظر می‌رسد، چون آن‌ها همواره ایالات متحده و جامعه‌ی جهانی را به کوتاهی در مذاکره با ایران برای قبول تعهدات و الزامات بازگشت به جامعه‌ی بین‌المللی و ثبات در خاورمیانه و خلیج‌فارس متهم می‌کردند، اما امروز که در آستانه‌ی یک تفاهم جامع و تضمین‌کننده‌ی ثبات و آرامش قرار گرفته‌ایم، نه‌تنها ایالات متحده مورد نفرین آن‌ها قرار می‌گیرد، که مانند بچه‌های لج‌باز و کینه‌ایِ خیابان پنجم هارلم نیویورک‌سیتی که هنگام دعوا شیشه‌ی پنجره‌های همسایگان را می‌شکنند، شروع به سنگ‌پراکنی به پنجره‌های کاخ سفید کرده‌اند.

اکنون در میان محافل دیپلماتیکِ واشنگتن این پرسش مطرح شده که: «دلیل این‌همه تأکید بر جنگ و خصومت چیست؟ در حالی که همه‌ی چارچوب‌های یک توافق خوب و تضمین‌شده با تهران در حال تکمیل است و این کشور عملاً به‌عنوان یک عضو متعهد و بزرگِ جامعه‌ی جهانی در حال بازگشت به مسئولیت‌های سنتی و تاریخی خود در منطقه و جهان است. آیا در ارزیابی‌های خود نسبت میزان تعهد متحدان‌مان در هم‌پیمانی و درک مسئولیت‌های جهانی ایالات متحده از سوی آن‌ها دچار اشتباه شده‌ایم؟»

مشکل بتوان به پرسش‌هایی از این دست پاسخی ساده و روشن داد. صِرف یک رابطه‌ی طولانی، منافع مشترک و امنیت متقابل اگرچه پاسخ را منفی نمی‌کند، اما گزینه‌ی مثبت هم چندان دقیق به نظر نمی‌رسد. در حالی که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه‌ی ایران که اکنون در حال تبدیل شدن به یک شخصیت رویایی در نگاه ایرانیان است، دو روز پیش با صراحتی تعجب‌برانگیز و جذاب از ضرورت همکاری مشترک میان تهران با جامعه‌ی بین‌المللی برای مبارزه با افراط‌گرایی و توهمات سخن گفت (نکته‌ای که جهتِ مخاطب آن کاملاً روشن است)، مستقل از نوع رابطه و نگاه واشنگتن به متحدان عرب و یا حتا اسراییل، باید اذعان کرد نوعی دیگر از دیپلماسی از جنس ایرانی در منطقه در حال شکل‌گیری است، که در میان‌مدت و با قدری تأمل و جهش به سوی یک استراتژی بلندمدت، منطقه‌ی خلیج‌فارس و خاورمیانه‌ی عربی تا غرب آسیا را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. این البته الزاما به آن معنا نخواهد بود که تهران به‌عنوان یک متحد واشنگتن در منطقه سر بر خواهد آورد، آن‌گونه که اعراب خلیج‌فارس تصور کرده و از هم‌اکنون احساس جاتنگی می‌کنند! نه؛ چه‌بسا میان ایران و آمریکا در آینده بر سر بسیاری از مسائل مشترک، اختلاف‌نظرهای جدی بروز کند. اما اختلاف‌نظرهای آینده هیچ‌یک به غامضی پرونده‌ی اتمی نخواهند بود، و به شکل تهدید آن‌ها را به رویارویی و تداوم خصومت‌ها نیز سوق نخواهند داد. یک مشکل اساسی در مناسبات میان تهران و واشنگتن (دست‌کم در گذر 36 سال گذشته غیر از این نبوده) همواره آن بوده که خصومت و مشکل آن‌ها به خودشان محدود نمی‌شود. با هر معیار و استانداردی هم که کیفیت رابطه‌ی میان آن‌ها را ارزیابی کنیم، متوجه خواهیم شد که مسائل و موضوعات بیش از خود آن‌ها، دامن دیگران را می‌گیرد. این به قدرتِ نفوذ و تأثیر شگفت‌آور ایران بازمی‌گردد؟ نمی دانم؛ شاید! اما هرچه هست، این موضوع، متحدانِ منطقه‌ایِ ایالات متحده را آزار می‌دهد. آن‌ها مشکل بتوانند عادت دیرینه‌ی 36 سال گذشته‌ی خود را کنار بگذارند. چندی پیش در یکی از مطالبم به نکته‌ای اشاره کردم که نوشتن دوباره‌ی آن را اکنون خالی از مناسبت نمی‌دانم: یک دیپلمات عرب شمال آفریقا، مقیم امارات به شرط عدم‌افشای نامش گفته بود: «فردی از مقامات بسیار سطح بالای وزارت خارجه امارات چندی پیش و پس از بازگشت از واشنگتن، به یک دیپلمات فرانسوی گفته است واشنگتن به‌زودی از ما خواهد خواست اتاق روبه‌آفتاب زیرشیروانی خاورمیانه را برای اقامت ایرانی‌ها خالی کنیم.»

برگرفته از : khabaronline.ir
آماده‌سازی و ویرایش : گروه رسانه‌ای دیرین

همچنین بنگرید به :
ـ « دور از تو نیست اندیشه‌ام ... »
ـ مذاکرات هسته‌ای



دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 11:26  
 نظرات    
 
گروه رسانه‌ای دیرین 22:56 سه شنبه 16 تیر 1394
0
 گروه رسانه‌ای دیرین


« ... به باور بسیاری از تحلیلگران امور منطقه، مقام‌های تل‌آویو هرچند مطلوب‌شان بود و هست که توافقی با تهران صورت نگیرد، اما زیرکی حیرت‌آور و تعجب‌برانگیز ایرانیان عملاً آن‌ها را ناکام گذاشت و آن‌ها شکست عجیبی در عرصه‌ی دیپلماسی به اسراییل وارد کردند؛ اما اکنون باند جنگ‌طلب نتانیاهو مترصد است تا از شرایط پدیدآمده بهره‌ی خود را ببرد. به همین دلیل، اگر انتظار می‌رود مقامات ایران پس از توافق با قدرت‌های جهانی بر سر پرونده‌ی اتمی، دیپلماسی منطقه‌ای و عربی خود را به‌شدت فعال کنند، انتظاری به‌جا وکاملاً ضروری به نظر می‌رسد ...»

 

یادداشتی دیگر از همین نویسنده (متین مسلم)  

با عنوان : «اسراییل و اعراب خود را خسته می‌کنند.»