صفحه شخصی گروه رسانه‌ای دیرین   
 
نام و نام خانوادگی: گروه رسانه‌ای دیرین
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
شغل:  آگاهی‌رسانی تخصصی به متخصصانِ جامعه‌ی مهندسی
تاریخ عضویت:  1390/09/05
 روزنوشت ها    
 

 فتوژورنالیسم و تأثیرپذیری‌هایش از فراگیر شدنِ موبایل بخش عمومی

3

بنجامین لووی (Benjamin Lowy) 35ساله، عکاس خبری و جنگ است که کار حرفه‌ایِ خود را از سال ۲۰۰۳ با پوشش جنگ عراق آغاز کرد؛ اما چند سال بعد، عکاسی از جنگ‌های افغانستان و لیبی با آیفون، زمینه‌ساز پرآوازه شدنش در گستره‌ی عکاسی مطبوعاتی و موبایل شد.


لووی از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ از سوی آژانس «کوربیس» برای مجله‌ی «تایم» در عراق عکاسی کرد و بیش‌تر همراه با نیروهای آمریکایی و عراقی بود که کتاب عراق ـ چشم انداز را با همین عکس‌ها در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.

او عکاسی با آیفون را در سال ۲۰۰۸ آغار کرد و پس از ساخته شدنِ اپلیکیشن «هیپستاماتیک» در سال ۲۰۱۰، با این نرم‌افزار که برای گوشی‌های همراه آیفون طراحی شده، شروع به کار کرد. او به هیپستاماتیک پیشنهاد کرد یک لنز مجازی در این اپلیکیشن بسازد که برای عکاسی مطبوعاتی سازگار و کارآمد باشد؛ سپس با همکاری با هیپستاماتیک در سال ۲۰۱۲ لنزی به نام خودش رونمایی شد که در دست‌رس همگان قرار گرفت.

لووی در سال‌های اخیر همواره موافق و مدافع عکاسی با موبایل بوده است و در این زمینه از پیشگامانِ این نوع عکاسی به شمار می‌رود. در این‌جا برگردانِ دو گفت‌وگو با او که در دو زمانِ متفاوت، یعنی فوریه‌ی ۲۰۱۲ و آوریل ۲۰۱۴ انجام گرفته‌اند، و دیدگاه‌های او را در زمینه‌ی عکاسی با موبایل، هیپستاماتیک و اینستاگرام بازتاب می‌دهند، از نظر دوست‌دارانِ می‌گذرد:


ـ گفت‌وگوکننده : چه‌طور شد که از یک تلفن همراه برای عکاسی در مناطق بحران‌زده بهره بردی؟

ـ بن لووی : من در افغانستان و لیبی با موبایلم عکاسی کردم و پس از آن مرا بیش‌تر با عکاسی موبایل می‌شناسند؛ اما این کار را از سال ۲۰۱۰ در آمریکا آغاز کردم. نخست موبایل را تنها برای ثبت رویدادهایی کوچک که در پیرامونم می‌دیدم، به کار می‌بردم، که کم‌تر جنبه‌ی مطبوعاتی و رسانه‌ای داشت.

اما برای انجام یک پروژه‌ی عکاسی از من خواسته شد تا با فیلم کروم با فرمت پانوراما عکاسی کنم. من ده سالی می‌شد که پس از دانشگاه با فیلم عکاسی نکرده بودم و هم‌زمان با این پروژه‌ی کاری، یک اپلیکیشن تازه به نام «هیپستاماتیک» به بازار آمد که کاملاً ناشناخته بود. سرانجام هم با فیلم و هم با آیفونم عکاسی کردم و در حالی که منتظر ظهور فیلم‌ها بودم، عکس‌های آیفون را در اندازه‌ی ۲۰ در ۲۰ سانتی‌متر چاپ کردم و به کارفرما دادم که از آن‌ها خوشش آمد؛ و این‌طور بود که من عکاسی با موبایل را به شکل حرفه‌ای آغاز کردم.

هنگامی که در عکاسی با موبایل حس راحتی بیش‌تری داشتم، به این نتیجه رسیدم که کار با این وسیله برای عکاسی از مناطق بحران‌زده و جنگی، برتری‌های بسیار دارد. موبایل سنگین نیست و کم‌تر توجه کسی را جلب می‌کند و بسیار سریع است. کافی بود تلفنم را از جیبم بیرون بیاورم و از چیزهایی که در برابرم رخ می‌داد، عکس بگیرم.
و جالب‌تر این که با موبایل می‌شد عکس‌هایی را با جذابیت‌های تصویریِ متفاوت گرفت که مردم پیش از این ندیده بودند. خبرهای بسیاری در پیرامونِ ما همواره رخ می‌نمایند و امروزه جلب‌توجه مردمی که بی‌تفاوت هستند، بسیار سخت شده است. من معتقدم با نشان دادنِ عکس‌های مهم از جنگ یا گرفتاری‌های اجتماعی با بهره‌گیری از یک روش ظریف و بی‌همتا مانند عکاسی با موبایل، می‌توان توجه مردم را جلب کرد و دریافتِ آسان‌تری از این داستان‌های اجتماعی داد.


ـ گفت‌وگوکننده : در آغاز کار، این نوع عکاسی تا چه اندازه جدی گرفته می‌شد؟

ـ بن لووی : در آغاز بسیار سخت بود و هنوز هم پذیرفتن آن سخت است و هنوز بازخوردهای منفی و حتا گاه بی‌احترامی هم هست. هم‌اکنون مشتری‌هایی هستند که عکس‌های موبایلی می‌خواهند، اما دست‌مزد کم‌تری نسبت به عکاسی با دوربین‌های معمول می‌دهند.

ـ گفت‌وگوکننده : آیا مهارت خاصی برای عکاسی با موبایل در جاهایی چون افغانستان لازم است؟ برای نمونه، مشکل باتری یا اینترنتِ وای‌فای را چه‌گونه حل کردی؟ آیا هیچ‌گاه به خودت گفتی که کاش این عکس را با دوربین می‌گرفتم؟

ـ بن لووی : معمولاً در شرایط سخت هر دو دوربین آیفون و DSLR را به کار می‌برم، اما رخدادهای شتابناکِ بسیاری به‌هنگام کار می‌بینیم که موبایل ابزار خوبی برای ثبتِ آن‌ها نیست. ممکن است گاهی در این شرایط بشود عکس بسیار خوبی با موبایل گرفت، اما کار سختی است. همچنین، عکاسی با موبایل در شرایط نور کم یا در شب، چندان خوب نمی‌شود.

در مورد باتری، من معمولاً چند باتریِ ذخیره برای آیفون مانند آی‌بتز یا موفی دارم. ضمن این که همیشه شارژر ماشینی هم با خودم دارم. در مورد اینترنت، معمولاَ یک دستگاه ماهواره‌ای کوچک دارم؛ اما ممکن است باورتان نشود، ولی GPRS در افغانستان فوق‌العاده است، حتا سریع‌تر از نیویورک.


ـ گفت‌وگوکننده : آیا با آیفون به شکل تفریحی هم عکاسی می‌کنی؟

ـ بن لووی : من در نیویورک زیاد عکاسی خیابانی می‌کنم و زمانی که خانه هستم، پیوسته از دو فرزندم عکس می‌گیرم که سوژه‌های همیشگی من هستند. در واقع، تولد بچه‌ی دومم تنها با آیفون ثبت شد.

ـ گفت‌وگوکننده : اگر یک ماشین زمان داشتی، دوست داشتی کدام رخداد بزرگ جهانی را ثبت کنی؟

ـ بن لووی : به‌عنوان یک عکاس مطبوعاتی که دوست دارد تاریخ را ثبت کند، رویدادهای بسیاری هست که دوست داشتم ببینم. ترور دوک فردیناند که به جنگ جهانی اول انجامید و همه‌ی اتفاق‌های بزرگِ پس از آن، یا عکاسی از افغانستانِ دهه‌ی ۶۰ میلادی.

اما دیدن و عکاسی از دایناسور‌ها هم به‌راستی شگفت‌انگیز است. تصور کن از دایناسور‌ها عکس بگیری و آپلود کنی!


ـ گفت‌وگوکننده : آیا کار عکاسی مطبوعاتی در نگاهت به جهان تأثیر گذاشته است؟

ـ بن لووی : بی‌گمان و بی‌تردید! ما همیشه پیش‌زمینه‌های ذهنی درباره‌ی آدم‌ها و جاهای گوناگون داریم و برخی بختِ روبه‌رو شدن با آدم‌های کشورهای دیگر را ندارند؛ اما من به‌خاطر کارم این امکان را دارم، که یک برتری است و ذهن و قلبم را باز می‌کند.

ـ گفت‌وگوکننده : اخیراً یک سفارش کار برای «نیویورکر» داشتی برای عکاسی موبایلی از کنوانسیون‌های ملی آمریکا. فکر می‌کنی مطبوعاتِ بیش‌تری تمایل به استخدام عکاسان مطبوعاتی برای پوشش زنده‌ی رویداد‌ها با به اشتراک گذاشتن آنی عکس‌ها در شبکه‌های اجتماعی داشته باشند؟

ـ بن لووی : حتماً ! من توفان سندی را با موبایل برای «نیویورک‌تایمز» پوشش دادم و به‌صورت زنده عکس‌ها را آپلود کردم. من بر این باورم که همیشه نیاز به پوشش زنده‌ی عکسی با موبایل هست و فن‌آوری آن هم موجود است. مشکل هنگامی حل می‌شود که رسانه‌های خبری به کیفیت و کمیتِ کار بها دهند؛ در حالی که بار‌ها اتفاق افتاده که رسانه‌ها عکس‌های عکاسانِ غیرحرفه‌ای را از شبکه‌های اجتماعی برداشته‌اند و در ازای مبلغ بسیار کمی منتشر کرده‌اند.


ـ گفت‌وگوکننده : با توجه به دست‌رسی بیشتر مردم به تلفن‌های همراه هوشمند، مردم آغاز کرده‌اند به در میان گذاشتن دیدگاه‌هایشان درباره‌ی آن‌چه در پیرامون آن‌ها اتفاق می‌افتد. شما درباره‌ی آینده چه فکر می‌کنید؟

ـ بن لووی : جنگ سوریه را بیش‌تر شهروند/خبرنگار‌ها پوشش دادند، که نقش مهمی در بهار عربی داشت. این‌‌ همان آینده‌ی به اشتراک گذاشتن اطلاعات و ارتباطات در جهانِ مجازی است.

همه‌ی ما قلم داریم، اما همه نویسنده یا عکاس نیستند. همه‌ی ما رایانه داریم، اما همه‌ی ما بیل‌گیتس یا استیو جابز نیستیم. همیشه به هوش و کار خوب و مداوم از سوی حرفه‌ای‌ها نیاز است. داشتن تلفن‌های هوشمند بیش‌تر، مخاطب بیش‌تری به ما می‌دهد.


برگرفته از : akkasee.com
برگردان : بهروز مهری
ویرایش : امیریاشار فیلا

سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت 16:19  
 نظرات